مطیع بودن و کتک خوردن سرنوشت زن است. هر عوضی می خواهد تنبیه شود و حجامت شود. و اگر استاد بخواهد، نه تنها توسط دوستانش، بلکه توسط ماشین هایی که دیک دارند، او را لعنت می کنند. در همان زمان، دوشیزه بیشتر و بیشتر شهوتران و در دسترس می شود. هوس اکنون دلیل وجودی اوست.
راجر| 59 چند روز قبل
دستیار شخصی خوش شانس است، او رئیس خوبی دارد. این عموی بالغ را خیلی خوب لعنت کرد، هر مردی نمی تواند چنین سرعت سریعی را تحمل کند.
بوریان| 60 چند روز قبل
کاتیا، روز سرگرم کننده است! من شما را چگونه می بینم؟
مندیپ| 32 چند روز قبل
یادم می آید من را هم غریبه ای در پارک برد و من یکی را درست در پارک به او دادم. دیکش را همان جا در بوته مکیدم...
سنزهر| 50 چند روز قبل
چه زوج جوان پرشوری! از صحبت هایشان مشخص است که مدت زیادی با هم بوده اند. اما، با این حال، من فکر می کنم دختر بیش از حد صحبت می کند، یعنی او واقعاً از این روند لذت نمی برد و اجازه نمی دهد همسرش تمرکز کند.
بها| 47 چند روز قبل
میخوام با یه دختر امتحان کنم
TELN1990| 42 چند روز قبل
حیف که فقط در یک افسانه اتفاق می افتد. خیلی دوست دارم به عنوان مهمان شرکت کنم و کمک مالی کنم. خوب، این فقط یک رویا است.
مطیع بودن و کتک خوردن سرنوشت زن است. هر عوضی می خواهد تنبیه شود و حجامت شود. و اگر استاد بخواهد، نه تنها توسط دوستانش، بلکه توسط ماشین هایی که دیک دارند، او را لعنت می کنند. در همان زمان، دوشیزه بیشتر و بیشتر شهوتران و در دسترس می شود. هوس اکنون دلیل وجودی اوست.
دستیار شخصی خوش شانس است، او رئیس خوبی دارد. این عموی بالغ را خیلی خوب لعنت کرد، هر مردی نمی تواند چنین سرعت سریعی را تحمل کند.
کاتیا، روز سرگرم کننده است! من شما را چگونه می بینم؟
یادم می آید من را هم غریبه ای در پارک برد و من یکی را درست در پارک به او دادم. دیکش را همان جا در بوته مکیدم...
چه زوج جوان پرشوری! از صحبت هایشان مشخص است که مدت زیادی با هم بوده اند. اما، با این حال، من فکر می کنم دختر بیش از حد صحبت می کند، یعنی او واقعاً از این روند لذت نمی برد و اجازه نمی دهد همسرش تمرکز کند.
میخوام با یه دختر امتحان کنم
حیف که فقط در یک افسانه اتفاق می افتد. خیلی دوست دارم به عنوان مهمان شرکت کنم و کمک مالی کنم. خوب، این فقط یک رویا است.